دوستت دارم را بخش کن
بخشی برای من
بخشی برای تو...
کشیدن صداهایش را اما
بگذار برای روزی که بخش هایمان را به هم میبخشیم
مردها تشنه روز مرد نیستند...
مردها به یک روز قدردانی در سال نیازی ندارند....
مرد آفریده شده تا تکیه گاه شود نه متکی...
مرد به این حساس نیست که زن برادرش برای شوهرش چه خریده؟
جوراب گرفته یا ساعت مچی طلا ...؟
مرد برای لطافت و حسودی و چشم وهمچشمی نیامده...
مرد برای مبارزه آمده....
برای جهاد ....
برای سماجت...
برای جنگ با غول زندگانی ...
برای نبرد بی وقفه و بی انتها آمده...
برای به آرامش رساندن خانواده اش آمده...
برای شکسته شدن غرورش آمده...
همین که تبسم را بر لب زنش ببیند...
همینکه لبخند را برچهره دخترش ببیند...
همینکه پسرش بتواند پیش دوستانش سر افکنده نباشد...
همینکه خواهرش بتواند به او تکیه کند و مادرش با او درد دل کند و پدر پیرش جوانی خودش را در او ببیند....
مرد را خوشبخت میکند....
مرد آمده همه را خوشبخت کند ....
آمده تا شود ستون خانواده....
آمده بسوزد تا روشنایی بخشد.
جبر زندگانیش است ...اجباری ملس نه اختیاری با هوس.
هیچ گوهر گرانبهایی هیچ مرد جنگی را خوشحال نمیکند جز آرامش خانوده اش.
مرد مهرورزی بلد نیست...
چون مادر نیست.
بهترین هدیه برای یک مرد ..
یک تشکر واضح و شفاف به همراه
لبخند و آرامش خانوده اش هست.
بدون هزینه...
« عمر و عزتشان زیاد »
امید که وجود چنین مردانی در روزگار ما کیمیا نباشد...!!!
پیشاپیش
روز مرد گرامی
کاش میشد
وقتی کسی را دوست داریم
همزمان باشد و
اوهم دوستمان داشته باشد،
از عشقش بگوید
از بودن بگوید
روزی هزار بار برایت یاد آوری کند
که چقدر بودنت
و خواستنت حسِ خوبی ست...
اما ما گُم شدیم
در عشق و خواستن های یک طرفه یمان
ما تَوهم عشق زدیم
کاش وقتی کسی را دوست داریم
اوهم همزمان دوستمان داشته باشد
غیرِ این باشد
به دیگری جان میدهد
و از دیگریجان میگیرد...
همه چیز ساده است
زندگی... عشق...
دوست داشتن... عادت کردن...
رفتن... آمدن...
اما چیزی که ساده نیست
باور این ساده بودن هاست
تنهای تنها بودم ، با تنهایی درد دل میکردم ، من بودم و یک دنیا تنهایی
تو آمدی و مرا عاشق کردی، عاشق آن قلب پر از محبتت کردی!
مرا در این دنیای عاشقی در به در کردی!
بدان که من به آسانی گرفتار تو نشدم ! در این راه عاشقی سختی کشیدم ، درد
کشیدم ، انتظار سختی کشیدم تا با تو و عاشق تو بمانم!
تو با ماندنت در کنارم کاری کن که همه این سختی ها را از یاد ببرم!
اینک که من گرفتار تو شدم و راهی برای بازگشت به سوی تنهایی ندارم تا آخر راه با
تو می مانم ، بدان که برای عشقت جان خواهم داد!
زندگی ام فدای تو ، این قلب کوچک و پر از غمم برای تو ، این همه احساس پر از
عشق در وجودم نیز تقدیم به تو!
بدان که بیشتر از همه چیز دوستت دارم ، دوستت دارم و دوستت دارم
تکرار مکرر کلمه دوستت دارم را باز به زبان خواهم آورد تا بیشتر از هر لحظه ای باور
کنی که من بیشتر از هر زمانی و بیشتر از هر چیزی دوستت دارم عزیزم!
اینهمه سختی و اینهمه انتظار و اینهمه غم و غصه در این لحظه های عاشقی نشان
از عشق و دوست داشتن من نسبت به تو می باشد
تو باور نکنی خدای عاشقان باور دارد که دوستت دارم !